استیو تولتز؛ آشنایی با آثار نویسنده جزء از کل

سال ۲۰۰۸ ادبیات استرالیا شاهد درخشش نویسنده‌ای جوان با کتاب اولش به‌نام جزء از کل بود. این اثر بعد از گذشت سال‌ها هنوز معروف‌ترین رمان استرالیایی است. در معرفی کتاب امروز، زندگی‌نامه و آثار این نویسنده یعنی استیو تولتز را بررسی و معرفی می‌کنیم. اگر از طرفداران رمان جزء از کل هستید این معرفی برای شماست.

درباره استیو تولتز

استیو تولتز نویسنده معروف استرالیایی متولد ۱۹۷۲ در سیدنی است. او سال ۱۹۹۴ از دانشگاه نیوکاسل نیوساوث ولز فارغ‌التحصیل شد. زندگی کاری او پر از تجربه‌های متفاوت است. او قبل از نویسندگی به کارهایی مثل فیلم‌برداری، نگهبانی، معلمی و بازاریابی مشغول بوده است. نوشتن همیشه از کارهای موردعلاقه استیو تولتز بوده است و اولین نوشته‌هایش به زمان کودکی‌اش برمی‌گردد. او پس از سال‌ها انجام کارهای مختلف بالاخره نویسندگی حرفه‌ای را با نوشتن کتاب جزء از کل آغاز کرد و با انتشار آن شهرت جهانی یافت. در ادامه، کتاب‌های منتشرشده این نوسنده را معرفی می‌کنیم.

۱. جزء از کل

«جزء از کل» معروف‌ترین رمان استرالیایی و بهترین اثر استیو تولتز است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. نوشتن این کتاب ۵ سال طول کشید و پس از انتشار در فهرست نامزدهای جایزه من‌بوکر قرار گرفت. راوی داستان جزء از کل پسر نوجوانی به‌نام جسپر دین است که بحران هویتی را پشت‌سر می‌گذارد. زندگی جسپر با پدرش پر از فرازوفرود است و او اکنون پس از مرگ پدرش سؤال‌های مهمی درمورد خودش و سرگذشت اعضای خانواده عجیبش دارد. کتاب شرح خاطرات و سرگذشت خانواده دین از زبان جسپر است. طنز تلخ حاکم بر کتاب و جملات فلسفی که در بیشتر صفحات آن به چشم می‌خورد، جذابیت‌ این اثر معروف را چند برابر کرده است. اگر به دنبال رمانی فلسفی با طعم طنز تلخ می‌گردید، حتما «جزء از کل» را بخوانید.

هیچ‌چیز مثل سفری نوستالژیک تو را نسبت‌ به گذشته و حال بیگانه نمی‌کند. همچنین آنچه را در تو بی‌تغییر مانده می‌بینی، چیزی که شهامت یا قدرت عوض کردنش را نداشته‌ای، همچنین تمام ترس‌های گذشته‌ات را، آنهایی که هنوز همراهت هستند. شکست‌هایت قابل لمس می‌شوند. وحشتناک است این که هرجا راه بروی به خودت تنه بزنی.

۲. ریگ روان

ریگ روان داستان دو دوست به نام‌های لیام و آلدو است. وجه اشتراک آنها شکست‌های زیادشان در زندگی است. لیام که به نویسندگی علاقه دارد تاکنون نتوانسته اثر درخور توجهی منتشر کند و آلدو نیز کارآفرین و عاشقی شکست‌خورده است. داستان زمانی اوج می‌گیرد که لیام داستان ناکامی‌های آلدو را سوژه نوشتن کتابش می‌کند. استیو تولتز شرح ناکامی‌های این دو را که برای مخاطب بسیار آشنا هستند، در قالب طنز بیان می‌کند و همین کتاب را خواندنی‌تر کرده‌ است.

نظریه‌های یک هنرمند درباره هنر همیشه در ناکامی‌های هنری‌اش ریشه دارند و میزان عشق و علاقه‌اش به این تئوری‌ها نسبت مستقیم دارد با شدت شکست‌هایش.

۳. هرچه باداباد

در کتاب هرچه باداباد استیو تولتز با همان طنز تلخ مخصوص به خودش به سراغ نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی رفته که انسان امروزی درگیر آنهاست و آنها را در کنار مرگ قرار می‌دهد تا این سؤال مهم را مطرح کند که آیا دغدغه‌های روزانه و همیشگی ما اصلا ارزشی دارند؟ داستان درمورد مردی به‌نام آگنوس است که منتظر به‌دنیاآمدن فرزندش است، اما مرگ به او مهلت نمی‌دهد و در دنیای دیگر داستان او را دنبال می‌کنیم.

چهل‌نفری چپیدیم توی یک اتوبوس قدیمی. از کنار زمین‌های کشاورزی عبور کردیم و افتادیم توی جادهٔ تاریکی در محاصرهٔ تپه‌های پُردرخت و بعد رسیدیم به مسیر درب‌وداغانی که گوشه‌وکنارش یا گِل‌بهمن خشک‌شده بود یا دیوارهای آجری روبه‌فروپاشی، باقی‌مانده‌های تمدنی پیشین. مدتی در جاده‌ای خاکی حرکت کردیم تا این‌که از دشتی سر درآوردیم که وسطش مردانی با لباس سبز مشغول نصب کابل برق بودند.

شما بگویید

کدام‌یک از ۳ اثر منتشرشده استیو تولتز را خوانده‌اید؟ نظرتان درمورد کتاب جزء از کل به‌عنوان اولین اثر منتشرشده این نویسنده و بهترین رمان استرالیا چیست؟ به‌نظر شما کتاب‌های ریگ روان و هرچه باداباد در مقایسه با کتاب جزء از کل تا چه اندازه موفق بوده‌اند؟